English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6127 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air movements U حرکات هوایی
air movement section U قسمت حرکات هوایی
air register U تنظیم حرکات هوایی
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
stepped up separation U حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air intercept U رهگیری کننده هوایی
aircontroller U کنترل کننده هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
nuisance raid U تک هوایی ایذایی تک مضطرب کننده
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
barrier combat air patrol U گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air raid reporting control ship U گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
freddie U اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
marker circle U دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
security U تامین اقدامات تامینی نیروی تامینی
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
anti aircraft U ضد هوایی
air U هوایی
air drawn U هوایی
stuffiness U بد هوایی
air built U هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
linear distance U خط هوایی
aerial line U خط هوایی
aerobics U هوایی
strikes U تک هوایی
strike U تک هوایی
aired U هوایی
raided U تک هوایی
airs U هوایی
aviation medicine U طب هوایی
overpasses U پل هوایی
flying bridge U پل هوایی
air strike U تک هوایی
overpass U پل هوایی
air attack U تک هوایی
aery U هوایی
skyway U پل هوایی
raiding U تک هوایی
aerobic U هوایی
raids U تک هوایی
raid U تک هوایی
atmospheric U هوایی
acclimatization U هم هوایی
AA U ضد هوایی
airborne U هوایی
air head U سر پل هوایی
pneumatic U هوایی
overhead line U خط هوایی
air raids U تک هوایی
air raid U تک هوایی
overhead roadway U پل هوایی
air lane U خط هوایی
overhead conductor U خط هوایی
overhead U هوایی
over-pass U پل هوایی
airy U هوایی
aerials U هوایی
aerial U هوایی
skyrocketing U موشک هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
skyrocketed U موشک هوایی
skyrocket U موشک هوایی
flak U توپخانه ضد هوایی
indeterminacy U پادر هوایی
skyrockets U موشک هوایی
overhead conductor U سیم هوایی
crush U سانحه هوایی
squadron leader U سرگرد هوایی
flying cadet U دانشجوی هوایی
linemen U سیم کش هوایی
airpost U پست هوایی
airmail U پست هوایی
air express U پست هوایی
crushed U سانحه هوایی
sylphlike U شبیه جن هوایی
antiaircraft U ضد حملات هوایی
sylphid U جن هوایی کوچک
flush decker U پل هوایی یک پارچه
group captain U سرهنگ هوایی
aisles U راهرو هوایی
aisle U راهرو هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
antiaircraft U اسلحه ضد هوایی
squadron leaders U سرگرد هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
air way U مسیر هوایی
airships U سفینهء هوایی
airship U سفینهء هوایی
airfreight U باربری هوایی
flight lieutenants U سروان هوایی
airdrop U بارریزی هوایی
aviation U هوایی هوانیروز
lift U مقدورات هوایی
hangs U توپ هوایی
hang U توپ هوایی
aerial burst U ترکش هوایی
airial U محمول هوایی
overhead transmission line U خط انتقال هوایی
an air raid U حمله هوایی
overhead line U سیمکشی هوایی
airspace U فضای هوایی
all weather U همه هوایی
aircraft accident U سانحه هوایی
images U عکس هوایی
image U عکس هوایی
overhead roadway U جاده هوایی
airmobile U متحرک هوایی
elevated railroad U خط اهن هوایی
elevated railroad U ترن هوایی
anticyclone U گردباد هوایی
anticyclones U گردباد هوایی
aerial burst U انفجار هوایی
airlifted U ترابری هوایی
fly U توپ هوایی
airlift U ترابری هوایی
flight lieutenant U سروان هوایی
air raids U بمباران هوایی
dollies U هدف کش هوایی
dolly U هدف کش هوایی
air raid U بمباران هوایی
tow glider U یدک هوایی
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com